فروش و بازاریابی, مقالات

بازاریابی دیجیتال چیست و چرا مهم‌ترین اقدام کسب‌وکارهاست؟

بازاریابی دیجیتال چیست

بازاریابی دیجیتال، که به آن بازاریابی آنلاین هم گفته می‌شود، به همه تلاش‌ها برای بازاریابی اشاره دارد که در اینترنت رخ می‌دهد. شرکت‌ها از کانال‌های دیجیتال مانند موتورهای جستجو، شبکه‌های اجتماعی، ایمیل و سایر وب‌سایت‌ها برای ارتباط با مشتریان فعلی و بالقوه استفاده می‌کنند. این شامل ارتباط از طریق پیام‌های متنی یا چندرسانه‌ای نیز می‌شود.

یک بازاریاب درونگرا (Inbound) باتجربه ممکن است بگوید بازاریابی ورودی و بازاریابی دیجیتال تقریباً یک چیز هستند، اما تفاوت‌های کوچکی وجود دارد. گفتگوی من با بازاریابان و صاحبان کسب‌وکار در آمریکا، انگلستان، آسیا، استرالیا و نیوزیلند، در مورد اینکه این تفاوت‌های کوچک چگونه در سراسر جهان مشاهده می‌شوند، بسیار مفید بود.

بازاریابی دیجیتال در کسب و کار چگونه تعریف می‌شود؟

در حقیقت، بازاریابی دیجیتال برای کسب‌وکار و آگاهی‌رسانی در مورد برند شما حیاتی است. به نظر می‌رسد هر برند یک وب‌سایت دارد و اگر نداشته باشد، حداقل حضوری در رسانه‌های اجتماعی یا استراتژی تبلیغات دیجیتال دارد. محتوا و بازاریابی دیجیتال آنقدر همه‌گیر شده است که کاربران اکنون بیش از پیش روی آن حساب می‌کنند و به آن به عنوان راهی برای آگاهی‌رسانی در مورد برندها تکیه می‌کنند. از آنجایی که بازاریابی دیجیتال امکانات بسیار زیادی دارد، می‌توانید خلاق باشید و با انواع گوناگونی از تاکتیک‌های بازاریابی و بودجه‌ای آزمایش کنید.

بازاریابی دیجیتال در کسب و کار چگونه تعریف می‌شود؟

به طور کلی، بازاریابی دیجیتال، استفاده از تاکتیک‌ها و کانال‌های دیجیتال متعدد برای ارتباط با مشتریان در مکانی که زمان زیادی را در آنجا می‌گذرانند (اینترنت) تعریف می‌شود. بهترین بازاریابان دیجیتال تصویر روشنی از اینکه هر کمپین بازاریابی دیجیتال چگونه اهداف کلی آنها را پشتیبانی می‌کند، دارند و بسته به اهداف و استراتژی بازاریابی خود، بازاریابان می‌توانند از طریق کانال‌های رایگان و پولی، یک کمپین بزرگ‌تر را پشتیبانی کنند.

چرا بازاریابی دیجیتال مهم است؟

بازاریابی دیجیتال به شما کمک می‌کند تا به مخاطبی بزرگ‌تر از آنچه از طریق روش‌های سنتی امکان‌پذیر است دست پیدا کنید و مشتریان بالقوه‌ای را که علاقه آنها به خرید محصول یا خدمات شما بیشتر است را هدف قرار دهید. علاوه بر این، اغلب هزینه کمتری نسبت به تبلیغات سنتی دارد و به شما اجازه می‌دهد موفقیت را به صورت روزانه بررسی و در صورت نیاز استراتژی خود را تغییر دهید.

چند مزیت عمده بازاریابی دیجیتال:

  1. شما می‌توانید تلاش‌های خود را فقط بر روی مشتریانی که احتمال خرید محصول یا خدمات شما توسط آنها بیشتر است، متمرکز کنید.
  2. هزینه آن کمتر از روش های بازاریابی سنتی است.
  3. بازاریابی دیجیتال شرایط رقابت را در صنعت شما برابر می‌کند و به شما اجازه می‌دهد با برندهای بزرگ‌تر رقابت کنید.
  4. نتایج بازاریابی دیجیتال قابل اندازه‌گیری است.
  5. تغییر و سازگاری یک استراتژی بازاریابی دیجیتال آسان‌تر است.
  6. بازاریابی دیجیتال می‌تواند نرخ تبدیل و کیفیت لیدهای شما را بهبود ببخشد.
  7. شما می‌توانید با بازاریابی دیجیتال مخاطبان را در هر مرحله‌ای درگیر کنید.

حال بیایید هریک از این موارد را دقیق‌تر بررسی کنیم:

۱. شما می‌توانید تلاش‌های خود را فقط بر روی مشتریانی که احتمال خرید محصول یا خدمات شما توسط آنها بیشتر است، متمرکز کنید.

اگر تبلیغی را در تلویزیون، مجله یا بیلبورد قرار دهید، کنترل محدودی بر اینکه چه کسی تبلیغ را می‌بیند دارید. البته، شما می‌توانید برخی از دموگرافیک‌ها را اندازه‌گیری کنید – از جمله مخاطبان معمول مجله یا دموگرافیک یک محله خاص – اما هنوز تا حد زیادی یک تیر در تاریکی است.

بازاریابی دیجیتال به شما امکان می‌دهد تا مخاطبین بسیار هدفمند و خاص را شناسایی و هدف قرار دهید و با پیام‌های بازاریابی شخصی‌سازی شده و پرتبدیل با آن‌ها ارتباط برقرار کنید.

به عنوان مثال، ممکن است از هدف‌گذاری رسانه‌های اجتماعی برای نمایش تبلیغات به مخاطبان خاص بر اساس متغیرهایی مانند سن، جنسیت، موقعیت مکانی، علاقه‌مندی‌ها، شبکه‌ها یا رفتارها استفاده کنید. به عنوان گزینه دیگر، ممکن است از استراتژی‌های PPC یا SEO برای نمایش تبلیغات به کاربرانی که علاقه یا جستجویی به کلمات کلیدی خاص مرتبط با محصول، خدمات یا صنعت شما داشته‌اند، استفاده کنید.

در نهایت، بازاریابی دیجیتال به شما کمک می‌کند تحقیقات لازم برای شناسایی پرسونای خریداران و بهینه‌سازی استراتژی خود برای اطمینان از رسیدن به مشتریان بالقوه‌ای که احتمال خرید آن‌ها بیشتر است، انجام دهید.

۲. هزینه آن کمتر از روش‌های بازاریابی سنتی است.

بازاریابی دیجیتال به شما کمک می‌کند تا عملکرد روزانه کمپین خود را ردیابی کنید، بنابراین می‌دانید کدام کانال‌ها عملکرد خوبی دارند و کدام‌ها ندارند، که به شما در بهینه‌سازی بودجه کمپین برای بازگشت سرمایه بالا کمک می‌کند. همین مسئله در مورد اشکال سنتی تبلیغات صدق نمی‌کند. اهمیتی ندارد که بیلبورد شما چگونه عمل می‌کند – هنوز هم هزینه‌ی یکسانی دارد، حتی اگر تبدیل نشود.

علاوه بر این، با بازاریابی دیجیتال، کنترل کامل شما در مورد اینکه کجا می‌خواهید پول خود را خرج کنید، وجود دارد. شاید شما پول خود را صرف خرید نرم‌افزار طراحی برای ایجاد محتوای پرتبدیل اینستاگرام به جای پرداخت برای کمپین‌های PPC کنید. یک استراتژی بازاریابی دیجیتال به شما امکان تغییر مداوم می‌دهد تا اطمینان حاصل کنید هرگز پولی روی کانال‌هایی که خوب کار نمی‌کنند، خرج نکرده‌اید.

به طور کلی، بازاریابی دیجیتال یک راه حل مقرون به صرفه‌تر است و فرصت‌های منحصر به فردی را برای اطمینان از اینکه بیشترین بازدهی را از پول خود به دست می‌آورید، فراهم می‌کند.

به عنوان مثال، اگر در یک تجارت کوچک با بودجه محدود کار می‌کنید، ممکن است سعی کنید روی رسانه‌های اجتماعی، وبلاگ‌نویسی یا SEO – سه استراتژی که می‌توانند بازدهی سرمایه بالایی حتی با سرمایه‌گذاری کم‌هزینه داشته باشند – سرمایه‌گذاری کنید.

۳. بازاریابی دیجیتال شرایط رقابت را در صنعت شما برابر می‌کند و به شما امکان می‌دهد با برندهای بزرگ‌تر رقابت کنید.

اگر شما در یک کسب و کار کوچک فعالیت می‌کنید، احتمالاً رقابت با برندهای بزرگ در صنعت خود که بسیاری از آن‌ها میلیون‌ها دلار برای کمپین‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند، دشوار است. خوشبختانه، فرصت‌های فراوانی برای پیشی گرفتن از بازیکنان بزرگ از طریق ابتکارات استراتژیک بازاریابی دیجیتال وجود دارد.

به عنوان مثال، شما ممکن است از کلمات کلیدی دنباله‌دار برای ایجاد محتوای باکیفیت بالا استفاده کنید تا در موتورهای جستجو رتبه بگیرید. موتورهای جستجو اهمیتی نمی‌دهند که کدام برند بزرگ‌تر است، اما اهمیت می‌دهند که محتوایی که بهترین تناسب را با مخاطبان هدف دارد، اولویت‌بندی شود.

بازاریابی دیجیتال

۴. بازاریابی دیجیتال قابل اندازه‌گیری است.

در حالی که تبلیغات سنتی می‌تواند برای اهداف خاص مفید باشد، بزرگ‌ترین محدودیت آن‌ها قابل اندازه‌گیری نبودن است. این یکی از مزایای اصلی بازاریابی دیجیتال است، زیرا می‌تواند دیدی از ابتدا تا انتها از تمام شاخص‌های مهم برای شرکت شما ارائه دهد – از جمله بازدید، اشتراک‌گذاری‌ها، مشاهده‌ها، کلیک‌ها و زمان صفحه.

بر خلاف اکثر تلاش‌های بازاریابی آفلاین، بازاریابی دیجیتال به بازاریابان اجازه می‌دهد نتایج دقیق را در زمان واقعی ببینند. اگر تبلیغی را در یک روزنامه چاپ کرده باشید، می‌دانید که تخمین زدن اینکه چند نفر به آن صفحه برگشته و به آن توجه کرده‌اند، چقدر دشوار است. راه مطمئنی برای دانستن اینکه آیا آن تبلیغ منجر به فروش شده است یا خیر، وجود ندارد.

از طرف دیگر، با بازاریابی دیجیتال، شما می‌توانید بازده سرمایه تقریباً هر جنبه‌ای از تلاش‌های بازاریابی خود را اندازه‌گیری کنید.

مثال‌هایی وجود دارد:

ترافیک وب‌سایت

با بازاریابی دیجیتال، می‌توانید تعداد دقیق افرادی که صفحه اصلی وب‌سایت شما را در زمان واقعی مشاهده کرده‌اند را با استفاده از نرم‌افزارهای تحلیلی دیجیتال موجود در پلتفرم‌های بازاریابی مانند HubSpot ببینید.


عملکرد محتوا و تولید لید

تصور کنید بروشوری از محصول خود ایجاد کرده‌اید و از طریق صندوق پستی افراد منتشر کرده‌اید – این بروشور نوعی محتوا آفلاین است. مشکل اینجاست که هیچ اطلاعاتی در مورد اینکه چند نفر بروشور شما را باز کرده‌اند یا مستقیم در سطل زباله انداخته‌اند، ندارید.

در عوض، تصور کنید همین بروشور روی وب‌سایت شما قرار دارد. شما می‌توانید دقیقاً بسنجید چند نفر صفحه‌ای که در آن قرار گرفته را مشاهده کرده‌اند و می‌توانید با استفاده از یک فرم، اطلاعات تماس افرادی که آن را دانلود کرده‌اند، جمع‌آوری کنید. دوگانه است: شما میزان مشارکت مردم با محتوای خود را اندازه‌گیری می‌کنید و زمانی که افراد آن را دانلود می‌کنند، لیدهای باکیفیت تولید می‌کنید.

مدل‌سازی انتساب

استراتژی بازاریابی دیجیتال مؤثر در کنار ابزار و فناوری‌های صحیح، به شما اجازه می‌دهد تمام فروش خود را تا اولین تماس دیجیتال مشتری با کسب و کار خود ردیابی کنید.

ما به این کار مدل‌سازی انتساب می‌گوییم و به شما امکان می‌دهد روندهایی را در نحوه تحقیق و خرید محصول توسط مشتری‌ها شناسایی کنید، که به شما در اتخاذ تصمیمات آگاهانه‌تر در مورد اینکه کدام قسمت‌های استراتژی بازاریابی خود باید توجه بیشتری داشته باشند و کدام قسمت‌های چرخه فروش خود نیاز به بهبود دارند، کمک می‌کند.

اتصال نقاط بین بازاریابی و فروش بسیار مهم است. براساس LinkedIn، 87٪ از رهبران فروش و بازاریابی می‌گویند همکاری بین فروش و بازاریابی رشد کسب‌وکار حیاتی را فراهم می‌کند، اما عدم تطابق بین هر دو تیم می‌تواند باعث آسیب به عملکرد مالی شود. اگر بتوانید با استفاده از فناوری‌های دیجیتال مسیر مشتری را در طول چرخه خرید بهبود دهید، احتمالاً این موضوع به نفع سود خالص کسب و کار شما تمام خواهد شد.

5. سازگاری و تغییر یک استراتژی بازاریابی دیجیتال آسان‌تر است.

کار زیادی در توسعه یک استراتژی بازاریابی صرف می‌شود. به طور کلی، شما آن استراتژی را تا تکمیل، اجازه اثرگذاری و سپس قضاوت در مورد نتایج آن ادامه می‌دهید. با این حال، همیشه همه چیز طبق برنامه پیش نمی‌رود. ممکن است متوجه شوید که در میانه راه یک محاسبه اشتباه بوده، یک فرض غلط بوده یا مخاطبان به شیوه‌ای که انتظار می‌رفت واکنش نشان نداده‌اند. توانایی چرخش یا تنظیم استراتژی در طول مسیر بسیار مفید است زیرا مانع از بازسازی کامل می‌شود.

توانایی تغییر آسان استراتژی، یک مزیت عالی از بازاریابی دیجیتال است. سازگار کردن یک استراتژی بازاریابی دیجیتال خیلی ساده‌تر از سایر روش‌های سنتی بازاریابی، مانند پست مستقیم یا تبلیغات بیلبورد است. به عنوان مثال، اگر یک تبلیغ اینترنتی مانند انتظار عمل نکند، می‌توانید آن را به سرعت تنظیم یا متوقف کنید تا نتایج بهتری به دست آورید.

6. بازاریابی دیجیتال می‌تواند نرخ تبدیل و کیفیت لیدهای شما را بهبود ببخشد.

با ساده‌تر شدن اندازه‌گیری تلاش‌های بازاریابی شما از طریق بازاریابی دیجیتال، بهبود نرخ تبدیل شما هم ساده‌تر می‌شود. توانایی اندازه‌گیری اثربخشی هر تاکتیک به شما کمک می‌کند تا استراتژی‌های بهتری توسعه دهید. پالایش مداوم روش‌ها منجر به بهبود نرخ تبدیل می‌شود. سرمایه‌گذاری در بازاریابی آنلاین به این معنی است که همه چیز برای حداکثر تبدیل‌ها بهینه شده است.

علاوه بر این، همه لیدها ارزش یکسانی برای کسب و کار شما ندارند. بازاریابی دیجیتال به شما امکان می‌دهد تا هدفی خاص را انتخاب کنید که منجر به تولید لیدهای باکیفیت‌تری شود که احتمالاً تبدیل به مشتری می‌شوند. ارتباط کسب و کار شما با ارزشمندترین لیدها به طور مستقیم نرخ تبدیل شما را بهبود می‌بخشد.

7. شما می‌توانید با بازاریابی دیجیتال مخاطبان را در هر مرحله‌ای درگیر کنید.

درگیر کردن مخاطب خود در اولین فرصت حیاتی است. برقراری ارتباط در نخستین مرحله از سفر خرید، به هدایت لید در طول فونل مشتری کمک می‌کند. استفاده از بازاریابی دیجیتال به شما اجازه می‌دهد که این کار را از ابتدا تا انتها و در هر نقطه میانی انجام دهید.

کانال‌های آنلاین به شما امکان می‌دهد تمام مسیر خرید مشتریان خود را دنبال کنید. درک و تجزیه و تحلیل نحوه حرکت و عملکرد مشتریان برای تبدیل لیدها مهم است. بازاریابی دیجیتال اجازه می‌دهد تا آنها را در طول این فرایند ردیابی کنید. و حتی اگر آنها در مراحل اولیه تبدیل نشوند، حداقل کمک می‌کند تا اطمینان حاصل شود که با کسب و کار شما ارتباط برقرار کرده‌اند.


انواع بازاریابی دیجیتال

  1. بهینه‌سازی موتور جستجو (SEO)
  2. بازاریابی محتوا
  3. بازاریابی رسانه‌های اجتماعی
  4. پرداخت در ازای هر کلیک (PPC)
  5. بازاریابی وابسته
  6. تبلیغات بومی
  7. خودکارسازی بازاریابی
  8. ایمیل مارکتینگ
  9. روابط عمومی آنلاین
  10. بازاریابی ورودی
  11. محتوای حمایت شده
  12. بازاریابی موتور جستجو (SEM)
  13. بازاریابی پیام‌رسانی فوری

در ادامه به اختصار برخی از رایج‌ترین تاکتیک‌های بازاریابی دیجیتال و کانال‌های مرتبط با هر یک توضیح داده شده است.

1. بهینه‌سازی موتور جستجو (SEO)

این فرآیند بهینه‌سازی وب‌سایت شما برای “رتبه بندی” بالاتر در صفحات نتایج موتور جستجو است که در نتیجه میزان ترافیک آرگانیک (یا رایگان) دریافتی وب‌سایت شما افزایش می‌یابد. کانال‌هایی که از SEO بهره‌مند می‌شوند شامل وب‌سایت‌ها، وبلاگ‌ها و اینفوگرافیک‌ها هستند.

راه‌های متعددی برای رویکرد به SEO به منظور تولید ترافیک باکیفیت به وب‌سایت شما وجود دارد. از جمله:

  • SEO درون صفحه‌ای: این نوع SEO بر روی تمام محتوای موجود “در صفحه” هنگام نگاه کردن به یک وب‌سایت تمرکز دارد. با تحقیق در مورد کلمات کلیدی از نظر حجم جستجو و قصد (یا معنا)، می‌توانید به سوالات خوانندگان پاسخ دهید و در صفحات نتایج موتور جستجو (SERP) حاصل از آن سوالات، رتبه بالاتری کسب کنید.
  • SEO خارج از صفحه: این نوع SEO بر روی تمامی فعالیت‌هایی که در “خارج از صفحه” هنگام تلاش برای بهینه‌سازی وب‌سایت شما رخ می‌دهد، تمرکز دارد. شما ممکن است بپرسید “چه فعالیتی خارج از وب‌سایت من می‌تواند بر رتبه من تاثیر بگذارد؟” پاسخ، لینک‌های ورودی است که به آن‌ها لینک‌های برگشتی (بک لینک) نیز می‌گویند. تعداد ناشرانی که به شما لینک می‌دهند و “اعتبار” نسبی آن ناشران، بر اینکه شما تا چه حد برای کلمات کلیدی مورد نظرتان رتبه بالایی کسب می‌کنید، تاثیر می‌گذارد. با برقراری ارتباط با سایر ناشران، نوشتن مطالب مهمان در این وب‌سایت‌ها (و لینک دادن به وب‌سایت خود) و جلب توجه خارجی، می‌توانید لینک‌های برگشتی مورد نیاز برای ارتقای وب‌سایت خود در تمامی SERPهای درست را کسب کنید.
  • SEO فنی: این نوع SEO بر بخش پشتی وب‌سایت و نحوه کدنویسی صفحات شما تمرکز دارد. فشرده‌سازی تصاویر، داده‌های ساختارمند و بهینه‌سازی فایل‌های CSS همگی اشکالی از SEO فنی هستند که می‌توانند سرعت بارگذاری وب‌سایت شما را افزایش دهند – یک عامل رتبه‌بندی مهم در نظر موتورهای جستجو مانند گوگل.

2. بازاریابی محتوا

این اصطلاح به ایجاد و ترویج دارایی‌های محتوا به منظور افزایش آگاهی از برند، رشد ترافیک، تولید لید و مشتری اشاره دارد.

می‌خواهید بازاریابی محتوا را یاد بگیرید و در کسب و کار خود اعمال کنید؟ صفحه آموزش رایگان بازاریابی محتوای آکادمی HubSpot را بررسی کنید.

کانال‌هایی که می‌توانند در استراتژی بازاریابی محتوای شما نقش داشته باشند عبارتند از:

  • پست‌های وبلاگ: نوشتن و انتشار مقالات در وبلاگ شرکت به شما کمک می‌کند تا تخصص خود در صنعت را نشان دهید و ترافیک جستجوی آرگانیک را برای کسب و کارتان تولید کنید. این در نهایت به شما فرصت‌های بیشتری می‌دهد تا بازدیدکنندگان وب‌سایت را به لیدهایی برای تیم فروش خود تبدیل کنید.
  • کتاب‌های الکترونیکی و وایت پیپرها: کتاب‌های الکترونیکی، وایت پیپرها و محتوای مشابه بلندمدت به اطلاع‌رسانی بیشتر به بازدیدکنندگان وب‌سایت کمک می‌کند. همچنین به شما امکان می‌دهد تا محتوا را در ازای اطلاعات تماس یک خواننده، تبادل کنید، لید برای شرکت خود تولید نمایید و افراد را در مسیر خرید هدایت کنید.
  • اینفوگرافیک: گاهی اوقات، خوانندگان می‌خواهند شما نشان دهید نه تعریف کنید. اینفوگرافیک‌ها نوعی محتوای تصویری هستند که به بازدیدکنندگان وب‌سایت برای تجسم مفهومی که می‌خواهید به آن‌ها یاد دهید، کمک می‌کند.
  • محتوای صوتی یا تصویری: تلویزیون و رادیو کانال‌های محبوبی برای بازاریابی دیجیتال هستند. ایجاد محتوایی که به صورت ویدئویی قابل اشتراک‌گذاری آنلاین باشد یا شنوندگان رادیویی آن را بشنوند، می‌تواند به طور چشمگیری مخاطبان بالقوه شما را گسترش دهد.


3. بازاریابی رسانه‌های اجتماعی

این شیوه برند و محتوای شما را در کانال‌های رسانه‌های اجتماعی ترویج می‌کند تا آگاهی از برند را افزایش دهد، ترافیک ایجاد کند و لیدهایی برای کسب و کار شما تولید نماید.

اگر با پلتفرم‌های اجتماعی آشنایی ندارید، می‌توانید از ابزاری مثل HubSpot برای اتصال کانال‌هایی مانند شبکه‌های اجتماعی LinkedIn و Facebook در یک مکان استفاده کنید. به این ترتیب، به راحتی می‌توانید محتواهای زیاد را برای چندین کانال به صورت همزمان برنامه‌ریزی کنید و از طریق پلتفرم می‌توانید تحلیلیک‌های مربوطه آن‌ها را پایش کنید.

علاوه بر اتصال حساب‌های رسانه‌های اجتماعی برای انتشار محتوا، می‌توانید صندوق‌های پیام‌رسان‌های اجتماعی خود را نیز با HubSpot یکپارچه کنید، به طوری که همه پیام‌های مستقیم خود را در یک مکان دریافت کنید.

کانال‌هایی که می‌توانید در بازاریابی رسانه‌های اجتماعی استفاده کنید عبارتند از:

  • Facebook
  • Twitter
  • LinkedIn
  • Instagram
  • Snapchat
  • Pinterest

بسیاری از بازاریابان از این پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی برای ایجاد کمپینی ویرال استفاده می‌کنند. مشارکت با یک خالق محتوای محبوب یا شرکت در یک روند که با مخاطب وسیعی همخوانی دارد، یک استراتژی بازاریابی ویرال است. هدف آن ایجاد چیزی است که ارزش اشتراک‌گذاری داشته باشد با امید به اینکه به طور طبیعی در یک کانال رسانه اجتماعی گسترش یابد.


4. پرداخت در ازای هر کلیک (PPC)

PPC با پرداخت هزینه به یک ناشر در هر بار کلیک روی آگهی شما، ترافیک را به وبسایت شما هدایت می‌کند. یکی از رایج‌ترین انواع PPC، Google Ads است که به شما امکان می‌دهد برای قرار گرفتن در بالاترین جایگاه‌های صفحات نتایج موتور جستجوی گوگل، به ازای هر “کلیک” لینک‌هایی که قرار می‌دهید، هزینه پرداخت کنید. کانال‌های دیگری که می‌توانید از PPC در آنها استفاده کنید عبارتند از:

تبلیغات پولی در فیس‌بوک: در اینجا، کاربران می‌توانند برای سفارشی‌سازی یک ویدئو، پست تصویر یا اسلایدشو پول پرداخت کنند که فیس‌بوک آن را در خبرخوان افرادی که با مخاطب کسب‌وکار شما تطابق دارند، منتشر می‌کند.

کمپین‌های تبلیغاتی Twitter: در اینجا، کاربران می‌توانند برای قرار دادن یک سری پست یا نشان‌های پروفایل در خبرخوان مخاطبان خاص، پول پرداخت کنند که همگی برای رسیدن به هدف خاصی برای کسب‌وکار شما اختصاص داده شده‌اند. این هدف می‌تواند ترافیک وب‌سایت، دنبال‌کنندگان توییتر بیشتر، درگیری توییت‌ها یا حتی دانلود برنامه‌های کاربردی باشد.

پیام‌های حمایت‌شده در LinkedIn: در اینجا، کاربران می‌توانند برای ارسال پیام‌ها به‌طور مستقیم به کاربران خاص LinkedIn بر اساس صنعت و سابقه آنها، پول پرداخت کنند.

5. بازاریابی وابسته

این نوع تبلیغات مبتنی بر عملکرد است که شما بابت ترویج محصولات یا خدمات دیگران در وب‌سایت خود، کمیسیون دریافت می‌کنید. کانال‌های بازاریابی وابسته شامل موارد زیر هستند:

میزبانی تبلیغات ویدئویی از طریق برنامه شراکت YouTube
انتشار لینک‌های وابسته از حساب‌های شبکه‌های اجتماعی

این بخشی از موج نسبتاً جدید بازاریابی تأثیرگذار است. ایجاد کمپین با استفاده از تأثیرگذاران می‌تواند شکلی بسیار مؤثر از بازاریابی وابسته باشد. پیدا کردن خالقان محتوای مناسب می‌تواند کمپین دیجیتال شما را به مرحله بعدی ببرد.

6. تبلیغات بومی

تبلیغات بومی به تبلیغاتی اطلاق می‌شود که عمدتاً محتوا-محور بوده و در کنار سایر محتواهای غیرپولی، در یک پلتفرم به نمایش گذاشته می‌شوند. پست‌های حمایت‌شده BuzzFeed نمونه خوبی هستند، اما بسیاری تبلیغات رسانه‌های اجتماعی را هم “بومی” می‌دانند – مانند تبلیغات فیس‌بوک و اینستاگرام.

7. خودکارسازی بازاریابی

خودکارسازی بازاریابی به نرم‌افزارهایی گفته می‌شود که عملیات بازاریابی پایه شما را خودکار می‌کنند. بسیاری از بخش‌های بازاریابی می‌توانند وظایف تکراری‌ای را که در غیر این صورت به صورت دستی انجام می‌دادند، خودکار کنند، از جمله:

خبرنامه‌های ایمیل: خودکارسازی ایمیل نه تنها به شما امکان می‌دهد تا به طور خودکار ایمیل برای مشترکین خود ارسال کنید، بلکه می‌تواند به شما کمک کند تا لیست ارتباطات خود را در صورت نیاز کوچکتر یا بزرگتر کنید تا خبرنامه‌های شما فقط به افرادی برود که می‌خواهند آنها را در صندوق پستی خود ببینند.

زمانبندی ارسال پست در شبکه‌های اجتماعی: اگر می‌خواهید حضور سازمان خود را در یک شبکه اجتماعی گسترش دهید، نیاز دارید تا به طور مکرر مطلب ارسال کنید. این کار فرایند ارسال دستی پست‌ها را تا حدی دشوار می‌کند. ابزارهای زمان‌بندی رسانه‌های اجتماعی محتوای شما را به جای شما به کانال‌های رسانه‌های اجتماعی شما ارسال می‌کنند، بنابراین می‌توانید وقت بیشتری را صرف تمرکز روی استراتژی محتوا کنید.

فرایندهای تغذیه لیدها: تولید لید و تبدیل آن لیدها به مشتریان، می‌تواند یک فرایند طولانی باشد. می‌توانید آن فرایند را با ارسال ایمیل‌ها و محتوای خاص به لیدها هنگامی که به معیارهای خاصی دست پیدا می‌کنند، مانند زمانی که یک کتاب الکترونیک را دانلود و باز می‌کنند، خودکار کنید.

ردیابی و گزارش کمپین: کمپین‌های بازاریابی می‌تواند شامل تعداد زیادی از افراد، ایمیل‌ها، محتواها، صفحات وب، تماس‌های تلفنی و بیشتر باشد. خودکارسازی بازاریابی می‌تواند به شما کمک کند تا هر آنچه روی آن کار می‌کنید را بر اساس کمپینی که در حال خدمت به آن هستید دسته‌بندی کنید و سپس بر اساس پیشرفتی که تمام این اجزاء با گذشت زمان به دست می‌آورند، عملکرد آن کمپین را ردیابی نمایید.

8. ایمیل مارکتینگ

شرکت‌ها از ایمیل مارکتینگ به عنوان یک راه برای ارتباط با مخاطبان خود استفاده می‌کنند. ایمیل اغلب برای ترویج محتوا، تخفیفات و رویدادها، و همچنین هدایت افراد به سمت وب‌سایت کسب‌وکار استفاده می‌شود. انواع ایمیل‌هایی که ممکن است در یک کمپین ایمیل مارکتینگ ارسال کنید عبارتند از:

خبرنامه‌های اشتراک در وبلاگ
ایمیل‌های پیگیری به بازدیدکنندگان وب‌سایت که چیزی را دانلود کرده‌اند
ایمیل‌های خوش‌آمدگویی به مشتریان
ترفیعات تعطیلات برای اعضای برنامه وفاداری
ایمیل‌های مجموعه نکات یا مشابه برای تغذیه مشتریان

9. روابط عمومی آنلاین

آر پی آنلاین عبارت است از کسب پوشش خبری بدون پرداخت هزینه از طریق انتشارات دیجیتالی، وبلاگ‌ها و سایر سایت‌های محتوا محور. این شیوه بسیار شبیه به آر پی سنتی است با این تفاوت که در فضای آنلاین اتفاق می‌افتد. کانال‌هایی که می‌توانید برای حداکثرسازی تلاش‌های آر پی خود از آنها استفاده کنید شامل موارد زیر است:

برقراری ارتباط با خبرنگاران از طریق شبکه‌های اجتماعی: صحبت با روزنامه نگاران در توییتر به عنوان مثال، راه عالی برای ایجاد رابطه با مطبوعات است که منجر به فرصت های رسانه ای بدون پرداخت هزینه برای شرکت شما می شود.

درگیر کردن بررسی های آنلاین شرکت شما: هنگامی که کسی آنلاین شرکت شما را بررسی می کند، صرف نظر از اینکه آن بررسی خوب باشد یا بد، غریزه شما ممکن است این باشد که آن را لمس نکنید. برعکس، مشارکت در بررسی های شرکت به شما کمک می کند تا برند خود را انسانی تر کنید و پیام های قدرتمندی را ارائه دهید که شهرت شما را حفظ می کند.

درگیر کردن نظرات در وب سایت شخصی یا وبلاگ شما: مشابه با نحوه واکنش شما به بررسی‌های شرکت، پاسخ به افرادی که محتوای شما را می خوانند بهترین راه برای تولید گفتگوی سازنده در مورد صنعت شما است.

۱۰. بازاریابی ورودی

بازاریابی ورودی به متدولوژی بازاریابی اشاره دارد که شما مشتریان را در تمام مراحل سفر خریدار جذب، مشارکت و خشنود می کنید. شما می توانید از هر تاکتیک بازاریابی دیجیتال در بالا در تمام مراحل استراتژی بازاریابی ورودی استفاده کنید تا تجربه ای برای مشتری ایجاد کنید که با او کار کند، نه در مقابل او. در ادامه چند نمونه از بازاریابی ورودی در مقابل بازاریابی سنتی آمده است:

وبلاگ نویسی در مقابل آگهی های پاپ آپ

بازاریابی ویدیویی در برابر تبلیغات تجاری

لیست تماس ایمیل در برابر اسپم ایمیل

۱۱. محتوای حمایت شده

با محتوای حمایت شده، شما به عنوان یک برند هزینه ای به شرکت یا موسسه دیگری می پردازید تا محتوایی را در مورد برند یا خدمات شما ایجاد و ترویج کند.

یک نوع محبوب از محتوای حمایت شده، بازاریابی اینفلوئنسر است. در این نوع محتوای حمایت شده، یک برند از یک اینفلوئنسر در صنعت خود حمایت می‌کند تا پست‌ها یا ویدیوهای مربوط به شرکت را در رسانه‌های اجتماعی منتشر کند.

نوع دیگر محتوای حمایت شده می تواند مطلب وبلاگ یا مقاله ای باشد که بر موضوع، خدمات یا برند خاصی تمرکز دارد.

۱۲. بازاریابی موتور جستجو (SEM)

هنگامی که یک لید بالقوه در حال جستجوی یک محصول یا کسب و کار مرتبط با شماست، فرصت عالی برای تبلیغات ایجاد می شود. تبلیغات پرداخت شده و SEO دو استراتژی عالی برای ترویج کسب و کار شما به منظور بهره‌برداری از آن لیدهای آینده هستند. بازاریابی موتور جستجو راه دیگری برای افزایش ترافیک وب سایت از طریق قرار دادن آگهی های پرداخت شده در موتورهای جستجو است. دو خدمات SEM محبوب، Bing Ads و Google Ads هستند. این آگهی‌های پرداخت شده به طور طبیعی در بالای صفحات نتایج جستجو قرار می‌گیرند و دیده شدن فوری ایجاد می‌کنند. این همچنین نمونه‌ای از تبلیغات بومی اثربخش است.

۱۳. بازاریابی پیام فوری

بازاریابی محصولات خود از طریق پلتفرم‌های پیام‌رسانی راه سریعی برای دسترسی به لیدهای بالقوه است حتی برای کسانی که شماره تلفن همراه خود را ارائه نکرده‌اند. این راه ساده‌ای برای اطلاع رسانی مشتریان در مورد فروش‌های ناگهانی، محصولات جدید یا به‌روز رسانی در مورد سفارشات آنها است. اگر مشتریان شما سوال یا نیاز به اطلاعات بیشتر داشته باشند، این همچنین یک راه مناسب برای ارتباط آنها با خدمات مشتری است. شما می توانید پیام ها را مستقیماً از طریق متن یا در پلتفرم هایی مثل فیس بوک مسنجر یا واتساپ به تلفن همراه ارسال کنید.

بازاریاب دیجیتال چه کاری انجام می دهد؟

بازاریاب‌های دیجیتال مسئول ایجاد آگاهی از برند و تولید لید از طریق تمام کانال‌های دیجیتال رایگان و پرداختی هستند که در اختیار یک شرکت قرار دارند. این کانال‌ها شامل رسانه‌های اجتماعی، وب سایت خود شرکت، رتبه‌بندی موتور جستجو، ایمیل، تبلیغات نمایشی و وبلاگ شرکت است.

بازاریاب دیجیتال بر شاخص های عملکرد کلیدی هر کانال برای اندازه گیری عملکرد به درستی تمرکز می‌کند. به عنوان مثال، یک بازاریاب دیجیتال مسئول SEO ممکن است ترافیک ارگانیک وب سایت را اندازه بگیرد.

در شرکت های کوچک، یک نفر ممکن است مالک بسیاری از کانال ها و تاکتیک های دیجیتال توضیح داده شده باشد، در حالی که شرکت های بزرگتر معمولاً متخصصی دارند که بر یک یا دو کانال برند تمرکز دارد. در ادامه چند مثال از این متخصصان آمده است:

مدیر SEO

شاخص های عملکرد اصلی: ترافیک ارگانیک

مدیران SEO برای رتبه بندی یک کسب‌وکار در صفحات نتایج جستجوی گوگل تلاش می‌کنند. با استفاده از استراتژی‌های مختلف SEO، این شخص ممکن است مستقیماً با خالقان محتوا کار کند تا مطمئن شود محتوا به درستی نوشته شده است.

بازاریابی ورودی در مقابل بازاریابی دیجیتال: کدام یک؟ بازاریابی ورودی یک روش‌شناسی است که از داراییهای بازاریابی دیجیتال برای جذب، درگیر کردن و خشنود کردن مشتریان آنلاین استفاده می‌کند. از طرف دیگر، بازاریابی دیجیتال صرفاً یک اصطلاح کلی برای توصیف تاکتیک‌های بازاریابی آنلاین از هر نوعی است، صرف نظر از اینکه آنها را ورودی یا خروجی در نظر بگیریم.

بازاریاب دیجیتال چه کاری انجام می دهد؟

بازاریابی دیجیتال اغلب با بازاریابی ورودی مقایسه می‌شود، اما بین روش‌های «ورودی» و «خروجی» تمایز قائل نمی‌شود. بازاریابی دیجیتال بیشتر یک اصطلاح کلی برای تمامی بازاریابی‌هایی است که ارتباطات دیجیتال را در بر می‌گیرد، در حالی که بازاریابی ورودی بیشتر یک استراتژی است.

تاکتیک‌های خروجی دیجیتال پیام بازاریابی را در اختیار تعداد زیادی از مخاطبان آنلاین قرار می‌دهد، صرف نظر از اینکه آن مرتبط باشد یا خوشایند. به عنوان مثال، آگهی بنرهای زننده‌ای که در وب سایت‌ها می‌بینید و محصول یا تبلیغاتی را به افرادی تحمیل می‌کنند که لزوماً آمادگی دریافت آن را ندارند.

بازاریابانی که از تاکتیک‌های ورودی دیجیتال استفاده می‌کنند، با ارائه محتوای آنلاین، مشتریان هدف خود را جذب می‌کنند و دارایی‌هایی را در اختیار آنها قرار می‌دهند که برایشان مفید است. یکی از ساده‌ترین اما قدرتمندترین دارایی‌های بازاریابی ورودی دیجیتال، وبلاگ است که به وب‌سایت شما اجازه می‌دهد تا از عباراتی که مشتریان ایده‌آل شما دنبال آن هستند، استفاده کند.

آیا بازاریابی دیجیتال برای همه کسب‌وکارها کار می‌کند؟ بازاریابی دیجیتال می‌تواند برای هر کسب‌وکاری در هر صنعتی کار کند. بدون توجه به اینکه شرکت شما چه چیزی می‌فروشد، بازاریابی دیجیتال هنوز هم شامل ساخت شخصیت‌های خریدار برای شناسایی نیازهای مخاطب و ایجاد محتوای ارزشمند آنلاین است. البته، این بدان معنا نیست که همه کسب‌وکارها باید استراتژی بازاریابی دیجیتال را به یک شکل پیاده‌سازی کنند.

بازاریابی دیجیتال B2B

اگر شرکت شما با کسب‌وکارهادر ارتباط باشد (B2B)، احتمالاً تلاش‌های بازاریابی دیجیتال شما بر تولید سرریز لید آنلاین متمرکز است که هدف نهایی آن این است که کسی با یک فروشنده صحبت کند. هدف استراتژی بازاریابی شما ممکن است جذب و تبدیل بالاترین لیدها برای فروشندگان شما از طریق وب‌سایت و حمایت از کانال‌های دیجیتال باشد.

فراتر از وب‌سایت، احتمالاً تصمیم خواهید گرفت تلاش‌های خود را بر روی شبکه اجتماعی دیگری مانند لینکدین (LinkedIn) متمرکز کنید، جایی که جامعه هدف شما وقت خود را آنلاین سپری می‌کنند.

بازاریابی دیجیتال B2C

اگر شرکت شما با کسب‌وکارها و مصرف‌کننده‌هادر ارتباط باشد(B2C)، بسته به نقطه قیمت محصولات شما، احتمالاً هدف از تلاش‌های بازاریابی دیجیتال شما جذب مردم به وب‌سایت و تبدیل آن‌ها به مشتری بدون نیاز به صحبت با یک فروشنده است.

در چنین شرایطی کمتر احتمال دارد بر روی «لید»ها به معنای سنتی تمرکز کنید و احتمالا بیشتر تلاش می‌کنید شرایط ساده‌تری برای خرید مشتری فراهم کنید. این بدان معناست که ویژگی‌های محصول شما در بالاترین سطح از قیف بازاریابی نسبت به یک کسب‌وکار B2B قرار دارد و ممکن است نیاز داشته باشید از فراخوان قوی‌تری  استفاده کنید تا مشتری را به خرید تشویق کنید.

برای شرکت‌های B2C، کانال‌هایی مانند اینستاگرام و پینترست اغلب ارزشمندتر از پلتفرم‌هایی مانند لینکدین هستند. چه نوع محتوای دیجیتالی باید تولید کنید؟ نوع محتوایی که تولید می‌کنید به نیازهای مخاطب شما در مراحل مختلف روند خرید بستگی دارد. باید با ایجاد شخصیت‌های خریدار (می‌توانید از این قالب‌های رایگان استفاده کنید یا از makemypersona.com) شروع کنید تا اهداف و چالش‌های مخاطب خود را در رابطه با کسب‌وکارتان شناسایی کنید. به طور کلی، محتوای آنلاین شما باید به آنها کمک کند این اهداف را برآورده و چالش‌هایشان را کم کنند.

سپس، باید بهترین زمانی که آماده دریافت این محتوا هستند را در نظر بگیرید که با مرحله آنها در روند خرید هماهنگ باشد. ما این را نقشه‌برداری محتوا می‌نامیم.

با نقشه‌برداری محتوا، هدف تطابق محتوا بر اساس موارد زیر است:

  • ویژگی‌های شخصی که محتوا را دریافت خواهد کرد (جایی که شخصیت‌های خریدار به کار می‌آیند)
  • اینکه آن شخص تا چه حد به انجام خرید نزدیک است (یعنی مرحله چرخه خرید)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *